بیمارستان
پسرک عزیزم این روزها ما روزهای بدی رو پشت سر میذاریم. شما دو هفته بود که به شدت مریض بودی.اسهال استفراق و تب شدید یه روز صبح که بیدار شدی تب داشتی.من فکر کردم که یه تب ساده اس و بهت استامینوفن دامد اما حدود ساعت دو تبت خیلی بالا رفت و بیهوش شدی. من فقط جیغ میزدم.چشمات بیحال شد و لبات کبود شد.شانس اوردم که بابایی زود امده بود و سر نماز بود. بابایی سریع بردت درمانگاه. بیچاره خیلی حول شده بود.زود بردیمت بیمارستان دی و دکتر شهیدی بستریت کرد.تحت نظر دکتر فاتحی یک هفته بستری بودی و تبت کنترل شد و مرخص شدی اما دوروز بعد دوباره استفراق و تب شروع شد.بابایی و حاجی تصمیم گرفتن که ببرنت بیمارستان پارس.دوباره بستری شدی. ...
نویسنده :
مامي مينا
16:47
پسرک 20 ماهه
محرم92
شمال زمستاني
تولد بابا 92
یلدا 92
سامی جونم امسال دومین یلدای زندگیتو سپری میکنی. پارسال که خیلی کوچیک بودی و مدام گریه میکردی . من و بابایی اصلا نفهمیدیم چطوری شب تموم شد.اخر هم مجبور شدیم ببریمت بیرون با ماشین یه دور بزنی و بخوابی. اما امسال از گریه خبری نبود. بر عکس گل سرسبد مجلس تو بودی. مثل همیشه... این هم یه سفره نا تمام و یه پسرک شکمو بابایی از ذوقش تند تند ازت عکس میگرفت دوستت دارم شیطونکم. ...
پسرک 18 ماهه من
روز کودک من
عزیزم روز کودک مبارک بابایی به مناسبت روز کودک برات یه کیک قشنگ گرفت این اسباب بازی هارو هم برات خریدیم که خیلی از دیدنشون خوشحال شدی دوستت دارم پسرکم. ...
هدیه
عزیزم این عکسهای زیبا رو دوست خوبم خاله فهیمه زحمت کشیده و درست کرده که عکس تمام نی نی های گل خردادی که توی کلوپ مامانای خرداد هستند/ توش هست. ممنونم دوست گلم ...